شهید رضا سیف الدینی بنادکوکی
نام پدر: اسمعیل
تاریخ تولد: 1-6-1349 شمسی
محل تولد: یزد - تفت - نیر
تاریخ شهادت : 22-11-1364 شمسی
محل شهادت : ام الرصاص
گلزار شهدا:بنادکوک
یزد - تفت
در شهریور ماه 1349، در خانواده کشاورز پیش سیف‌الدینی در روستای بنادکوک دیزه از توابع شهرستان تفت پسری متولد شد که نامش را رضا نهادند.اخلاق نیکو و هوش و درایت او از همان کودکی مشهود بود. وقتی به مدرسه رفت معلوم شد پسری درس¬خوان و کوشاست. ضمن تحصیل در دور راهنمایی اوقات فراغت‌اش را با کمک به پدر و مادر در امور کشاورزی و دامداری می‌گذراند.
با تشکیل پایگاه مقاومت بسیج در روستا به عضویت آن درآ‌‌مد و فعالیت‌هایش را در آنجا آغاز کرد. پانزده سال بیشتر نداشت که پس فراگیری آموزش‌های نظامی در پایگاه محل برای نخستین بار به جبهه اعزام شد.
این نوجوان از جان‌گذشته با دومین اعزامش در تاریخ 22 بهمن 1364 با شرکت در عملیات والفجر8 در جزیره ام‌الرصاص در حالی‌که در اثر اصابت تیر به ناحیه کمر به شدت مجروح شده بود دعوت حق را اجابت و شهادت را نصیب خود کرد.
پیکر مطهرش به مدت ده سال در جزیره ام‌الرصاص در خاک عراق به جا ماند و پس از شناسایی از سوی نیروهای تفحص در سال 1374 به زادگاهش منتقل و در جوار تربت پاک شهدای روستای بنادکوک به خاک سپرده شد.
وصیت نامه:
قبل از هر چیز لازم می دانم که این جمله را روشن کنم که بنده برای آب و خاک و کشور گشایی و مسائل دیگر به جبهه جنگ نرفته ام و من برای هدفی والاتر از این حرکت کرده ام و آن اسلام است ، اسلامی که خداوند پشتیبان آن است و تنها مکتبی بر حق جهان شناخته شده است پس از این خدا را شکر می کنم که به من توفیق این را داد که در جبهه ها حضور پیدا کنم و قطره ای باشم در مقابل اقیانوس بی کران .وصیتم به پدر و مادر گرامیم ، پدر جان ، و امیدوارم که خداوند شما را توفیق دهد تا بتوانید صبر و پایداری را پیشه خود کنید و در برابر مصائب صبر و تقوا را پیشه خود کنید و ثانیاً از شما خواهش می کنم کاری نکنید که دشمن های انقلاب را شاد کند . در مقابل دشمن های انقلاب و منافقین سخت بایستید ولی در مقابل امت حزب الله با آن ها برادر و برابر باشید.
و شما ای خواهران و برادرانم، صبر و تقوا را پیشه خود کنید و با درس خواندن خود در سنگر علم و دانش حضور پیدا کنید و شما برادرانم سنگر علم و سنگر جبهه را هر دو با هم حفظ کنید و نگذارید که اسلحه من به روی زمین بماند امیدوارم شما ها هر یک برای اسلام و مسلمین مفید باشید.
ولی وصیتم به شما امت حزب الله و شهید پرور استان یزد به خصوص شما امت حزب الله و شهید پرور بنادکوک این است همان گونه که قبلاً در جبهه و جنگ حضور داشتید و نیز در صحنه های پشت جبهه حالا هم مانند گذشته در هر دو سنگر حضور داشته باشید و همیشه و در هر حال خدا را به یاد داشته باشید که تنها به یاد خداست که دل ها آرامش می گیرد الا بذکر الله تطمئن القلوب. شما ای امت حزب الله ، خانواده های شهدا، اسرا، مفقودین و جانبازان جنگ تحمیلی را فراموش نکنید چون این ها چشم و چراغ این انقلابند هر چه شما کردید و امام، امام را تنها نگذارید که تنها گذاشتن امام تنها گذاشتن آقا امام زمان و اسلام و قرآن است ، و نیز از شما امت جنگجو و قهرمان انتظار دارم که راهیان کربلا را یاری دهید ، هم کمک های مالی و هم کمک های جانی تا در آینده ای نزدیک به کربلای معلی برسیم و امیدوارم خداوند شما را موفق و منصور بدارد.
ولی وصیتم به شما دانش آموزان و فرهنگیان عزیز، دانش آموزان گرامی و ارجمند با درس خواندن خود در سنگر مدرسه و علم و دانش به اسلام و مسلمین کمک کنید که جای شما در دانشگاه ها خالی نماند یا افرادی مخالف با اسلام و قرآن و وابسته به گروه های ملحد و منافق جای شما را اشغال کنند و امور کشور را به دست گیرند . از شما تقاضا می کنم درس را خوب بخوانید. و شما فرهنگیان و مربیان و معلمان عزیز از شما تقاضا دارم آن طور که باید به این آینده سازان درس بیاموزید و این را بدانید که شغل شما شغل انبیاست پس الگوی شما معلوم است .
